آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان دهکده ی نامه های عاشقانه آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم زمین را از زیر پاییم بکشند…... در میان دستهای به ظاهر مهربان... اما عاری از مــهـــر در میان قلبهای به ظاهر پر عشق... اماپر هـــوس در میان نگاههای به ظاهر پاک... اما هـــرزه در میان آغوش پر از مهر... اما پر فــریــب من گم شده ام! در میان واژگان گوناگون و در عمق جمله هایی پر از حقیقت تلخ در میان یک دنیا سوال بی جواب در میان هجوم تحیر و ناباوری من گم شده ام
نظرات شما عزیزان:
ینی نوشته هاتون اونقدرجالبن که آدموازنگاه کردن به چیزای دیگه ی وبلاگتون منع میکنن
واقعاآفرین پاسخ:مرسي نظر لطفتونه دریا18
![]() ساعت13:48---26 خرداد 1393
کار من از یکی بود یکی نبود گذشت من در اوج قصه گم شدم...عشق یعنی یکی بود و یکی نابود
یک شنبه 25 خرداد 1393برچسب:واقعا گم شدم, :: 1:4 :: نويسنده : mostafa
![]() ![]() |